روانشناسی کودک







بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


جستجو




تعبیر خواب دریا چیست؟ ...

تعبیر خواب دریا


نفایس الفنون: در خواب پادشاهی است یا عالمی. اگر بیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است.

ابراهیم کرمانی گوید: اگر کسی بیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر بیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر بیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود.

تعبیر خواب خوردن آب دریا
نفایس الفنون: اگر بیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد.

محمد بن سیرین گوید: اگر بیند که از دریا آب خوشگوار همی خورد، دلیل کند که به قدر آن، از پادشاه مال و نعمت یابد و اگر بیند که جمله آب دریا را بخورد، دلیل کند که پادشاهی همه جهان را بگیرد. و بعضی گویند که به قدر آن که از آب دریا خورده بود وی را بزرگی و مال و نعمت حاصل شود، جون آب روشن و صافی بود.

ابراهیم کرمانی: اگر بیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است. اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد. اگر بیند که آب دریا می‌خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تأویل آن به غایت بد است. اگر بیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.

جابر مغربی گوید:
اگر بیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر بیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر بیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
مطیعی تهرانی: اگر بیننده خواب ببیند که آب دریا را نوشید به طوری که چیزی باقی نماند به قدرت و شوکت و عظمت می‌رسد.

آنلی بیتون می‌گوید:
شنیدن زمزمه دریا با ساحل در خواب، نشانه‌آن است که زندگی ای ملال آور و بی ثمر را سپری خواهید ساخت، زندگی ای تهی از عشق و محبت.
دیدن دریا در خواب، نشانه آرزوهای بی ثمر است.
دیدن دریا در خواب همواره به تنهایی رخ نخواهد داد و پدیده‌هایی مانند خشک شدن دریا، طوفانی بودن آن و… هستند که تعیین کننده جریان خواب و تفسیر آن می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[جمعه 1398-09-08] [ 07:56:00 ب.ظ ]

پدران دختر دار بخوانید ! ...

رابطه پدر و دختر,رفتار دختربچه

ادامه مطلب :



رابطه پدر و دختر,رفتار دختربچه

طرز رفتار مردها در مقابل فرزند دختر یا پسر، متفاوت است

 

به جرات می توان گفت که همه مردها آرزو دارند روزی پدر شوند. دختر یا پسر بودن فرزند به واقع برای پدر و مادر تفاوتی ندارد. اما معمولا می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد می بینند.

آیا عکس العمل پدر نسبت به فرزند دختر یا پسرش متفاوت است؟
این مسئله در بین همه مردان یکسان نیست و در درجه اول به دوران کودکی خود او بر می گردد. برخی از مردان تصور می کنند که می توانند در آینده پدر خوبی برای یک دختر باشند و گروه دیگر خود را پدری ایده آل برای یک پسر می دانند. اما به آن معنا نیست پدر که منتشر تولد پسری است و پس از سونوگرافی متوجه شود به زودی صاحب دختری می شود نتواند پدر خوبی باشد.

طرز رفتار مردها در مقابل فرزند دختر یا پسر، متفاوت است. به همین دلیل است که هیچ یک از ما تا موقعی که بچه نداشته باشیم، نمی توانیم بفهمیم چه والدینی هستیم. اما به هر حال باید بدانیم که نوازش، ابراز محبت و گفتن کلمات محبت آمیز در رشد کودک بسیار مهم است.

علاقه شدید مردان به داشتن فرزند پسر، به رابطه آنها با جنس مونث بر می گردد. چنانکه می بینیم پدرانی که تمایل دارند فقط دختر داشته باشند. معمولا ترس از اینکه فرزندشان رقیب آنها شود، در وجودشان شکل گرفته است. اما باید گفت که این رفتارهای افراطی به ندرت دیده می شود.

رابطه پدر و دختر,رفتار دختربچه

شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است

رابطه پدر و دختر,رفتار دختربچه
نگاه ارزشمندانه به خانم ها و تاثیر آن در رابطه پدر و دختر
این مسئله یکی از نکات بسیار مهمی است که در این باره باید مدنظر داشت. امروزه خانم ها به تحصیلات عالیه می رسند، در شغل های مهمی مشغول به کار می شوند، در زندگی اجتماعی بسیار موفق هستند و… که این نکته می تواند تا حد زیادی نگرانی پدر و مادر را در مورد آینده دخترشان برطرف کند. اما نمی تواند تنها دلیل این علاقه شدید باشد. با این حال، تصوراتی هستند که در زندگی همه ما سایه افکنده است.

دختربچه ها شیرین تر و نازتر هستند و خود را بیشتر پیش پدر محبوب و لوس می کنند و در یک کلمه بسیار مورد علاقه پدر هستند. ناز و نوازش پدرانه نسبت به دختر برای همه آشناست و پدر سعی دارد تا نهایت عشقش را به پرنسس کوچولو ابراز کند. اما توجه داشته باشید. اگر محدودیت هایی برای کوچولوی نازنین که از 20-18 ماهگی سعی می کند ناز بیاورد، قائل نشویم، مشکلاتی در آینده پیش خواهدآمد. به عبارت دیگر، برای اینکه او را برای ارتباط با دیگر مردان در آینده آماده کنیم، از همین الان باید فاصله هایی را در نظر بگیریم.


اعمال محدودیت در این پیوند شیرین
پدر باید با صحبت و رفتارهای صحیح این مسئله را مدیریت کند. دختربچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند. آنها حتی دوست دارند مادر را نیز از این رابطه دور نگه دارند؛ چرا که او را برای خود رقیب می دانند. در این شرایط پدر باید هوشمندانه بر این رفتارها کنترل داشته باشد و به او بگوید: «من تو را خیلی دوست دارم. اما همسر مادرت نیز هستم. تو نیز وقتی بزرگ شدی با مردی متناسب خودت ازدواج می کنی.»

نقش پدر در رشد شخصیت زنانه دختر
شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است. به عنوان مثال، او باید به دخترش بگوید که زیباست، چه لباسی به او می آید، برای تولدش هدایای مثل عروسک، گردنبند و… بدهد. اگر دختر از طرف پدر احساس شناخت و توجه نکند و یا برعکس، به شیوه ای افراطی خانم ها را جنس برتر و ارزشمندتر بداند، در رشد شخصیت او در آینده و حتی پذیرش جنسیت خود دچار مشکلاتی می شود.

تربیت دختر،تربیت کودک دختر

دختربچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند

تربیت دختر،تربیت کودک دختر 

جایگاه مادر در رابطه پدر و دختری
تصورات دختربچه ها از زمان نوزادی تا 3 سالگی در مورد جنس مونث، عملا به خانم های اطرافشان بر می گردد. اما معمولا تنها مرد زندگی آنها پدر است. طبیعتا مادر در شکل گیری ارتباط پدر و دختر نقش دارد، چرا که رابطه با یکی از والدین در برقراری ارتباط با طرف دیگر نیز تاثیرگذار است. پدر، مادر و فرزند مثلث اساسی خانواده را می سازند. پدر نقشی جداکننده را در رابطه مادر و فرزندی دارد. مادر باید به همسرش اجازه دهد تا او نیز به کارهای بچه برسد، حتی اگر نتواند مانند خودش به همه چیز مسلط باشد. او باید به همسرش اعتماد کند، زیرا اوقاتی که فرزند با پدرش تنهاست، برای آنها بسیار مهم است.

خانواده های تک والد
در اکثر موارد جدایی ها، فرزند با مادر زندگی می کند. در این صورت، پیوند شدید مادر و دختر می تواند این خطر را در پی داشته باشد که او همیشه پیش مادرش بماند. دختر کوچولو می تواند نقش حامی را داشته باشد و همیشه وابسته به مادر است که این مسئله می تواند زمینه ساز مشکلاتی از قبیل عدم شناخت و اعتماد به نفس در این بچه ها باشد. بسیار مهم است که مفهوم پدر را در قالب کلمات به بچه بیاموزیم و بگذاریم تا وجود شخصی دیگر مانند دایی، پدربزرگ، همسر جدید مادر و… را به جای پدر در کنار خود حفظ کند. بچه به پدر و مادر نیاز دارد. آنها نقش های متفاوتی در زندگی او دارند و هیچ کدام نیز نمی تواند در غیاب دیگری، جای او پر کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[پنجشنبه 1398-07-18] [ 06:30:00 ق.ظ ]

راه‌های افزایش عزت نفس در کودکان ...

افزایش عزت نفس در کودکان

ادامه مطلب :


افزایش عزت نفس در کودکان

برخی کلاس‌ها در تقویت مهارت روابط اجتماعی رشد عزت نفس کودک موثر است

 

روانشناسان معتقدند که کلاس‌های تابستانی مفرح و مستمر کارآمدی بیشتری دارند. از طرفی برخی کلاس‌ها مانند شطرنج در تقویت مهارت روابط اجتماعی و ورزش‌های تای‌چی در هماهنگی حسی و حرکتی و رشد عزت نفس و قوای بدنی کودک موثر است.


یک متخصص حوزه بهداشت روان در پاسخ به سوال یکی از شهروندان درباره اوقات فراغت دانش‌آموزان به ویژه در تابستان، اظهار داشت: بسیاری از والدین در مورد کلاس‌های تابستانی و فعالیت‌های فوق برنامه فرزندان خود دچار تردیدند و اغلب، راهنمای آنها تنها نظر دیگر والدین یا تجارب موفق آن‌ها است. اما در اغلب موارد، برنامه‌ای که برای کودک یا نوجوانی موثر واقع می‌شود، در مورد دیگر کودکان دیگر از کارآیی لازم برخوردار نیست.

وی افزود: علل بسیاری در کارآمدی برنامه‌های تابستانی یا فوق برنامه کودکان و نوجوانان دخیل‌اند. اولین عامل، زمینه‌یابی استعدادها و توانمندی‌های فرزند است. بهتر است برای مشخص کردن و ارزیابی حوزه‌های توانمندی و استعدادهای علمی و عملی فرزندان به متخصصان بهداشت روان مراجعه نمود. در این صورت به بهترین شکل می‌توان برنامه‌ای منطبق با توانمندی‌های کودک یا نوجوان طراحی کرد.

* برنامه‌های تابستانی باید مفرح باشند
این متخصص حوزه بهداشت روان، مفرح بودن و جذابیت برنامه برای کودک و نوجوان را عامل مهم دیگری عنوان کرد و ادامه داد: باید برنامه‌های فوق‌العاده یا تابستانی به گونه‌ای باشند که کلاس‌های هنری، درسی یا مهارتی در فواصلی مشخص تنظیم شده باشد و مابین آنها برنامه‌های تفریحی و ورزشی متناسب با توان بدنی و سطح رشدی کودک و نوجوان قرار داده شود.

شهسوارانی گفت: برخلاف ظاهر پرانرژی کودکان و نوجوانان، بدن آن‌ها در برابر فعالیت‌های مداوم مقاومت اندکی داشته و به سرعت خسته می‌شود. بنابراین، فشار برنامه‌ها باید متناسب با توانمندی آنها بوده و زمان‌ استراحت و رژیم غذایی کم‌کالری و پر از سبزی‌ها و میوه‌های تازه با نظر متخصصان تغذیه برای کودک و نوجوان فراهم شود.

* برای خبره شدن در یک مهارت باید آن را حداقل 10 سال انجام داد
این روانشناس تصریح کرد: در برنامه‌ریزی‌های کلاس‌های فوق برنامه، والدین تا جای ممکن بهتر است تداوم آموزش را در نظر داشته باشند. بر اساس پژوهش‌های حوزه علوم اعصاب‌شناختی، برای اینکه هر انسان در مهارتی خبره شود، لازم است حداقل 10 سال هر هفته سه بار و هر بار به مدت یک ساعت و نیم فعالیتی مشخص را پی بگیرد.

وی افزود: اینکه صرفاً برنامه فعالیتی برای تعطیلات تابستانی بوده و در طول سال تا تعطیلات تابستانی بعد ادامه نیابد، نه تنها هدر دادن وقت و سرمایه محسوب می شود، بلکه در رشد شناختی کودک و نوجوان آثار مخربی به همراه خواهد داشت.

بهتر است والدین برنامه‌ای ساده و مفید برای کودک و نوجوان خود در نظر بگیرند تا فرزندانشان در طول سال تحصیلی نیز بتوانند آن را ادامه دهند. نکته مهم پیچیدگی آن مهارت نیست، بلکه ادامه دادن است.

وی افزود: به نظر می رسد یک برنامه مناسب و سودمند برای فرزندان ترکیبی از چند مهارت پایه برای گسترش توانمندی‌های جسمانی و عصب - روانشناختی آنان باشد.

* شطرنج در تقویت مهارت روابط اجتماعی موثر است
شهسوارانی ثبت‌نام در کلاس شطرنج را در آموختن مهارت‌های روابط اجتماعی و مهارت‌های مقابله روانی مناسب دانست و ادامه داد: کلاس‌ شنا برای رشد متناسب بدن در سنین رشد، کلاس‌ موسیقی و سازهای ساده و اصیل ایرانی نظیر دف یا تنبک، کلاس‌های ورزشی مانند آیکیدو، وینگ‌چون، تای‌چی نیز برای هماهنگی حسی و حرکتی و رشد عزت نفس و قوای بدنی کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌شود.

* هدف اصلی آموزش ترویج روحیه تعاون در افراد است
این متخصص حوزه بهداشت روان خاطر شان کرد: بهتر است هدف اصلی و غایی تمام آموزش‌ها، ترویج روحیه همدلی، همکاری، نوع‌دوستی و تعاون در فرزندان با هدف ترویج رفتارهای سودمند اجتماعی باشد؛ اینکه فرزندان مبدل به نابغه‌هایی شوند که فاقد مهارت‌های اصلی زندگی اجتماعی باشند، یکی از بزرگترین مخاطرات برنامه‌های فوق‌العاده است که والدین بهتر است آن را به دقت مورد توجه قرار دهند و از آن اجتناب نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 06:28:00 ق.ظ ]

بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق ...

بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق

ادامه مطلب :



بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق

ازدواج‌های بی‌عشق می‌تواند بر رشد کودکانی که به واسطه آن متولد می‌شوند تاثیر بگذارد

 

ازدواج‌های بی‌عشق می‌تواند بر رشد کودکانی که به واسطه آن متولد می‌شوند تاثیر بگذارد. بااینکه همه ازدواج‌هایی که کمبود عشق دارند تاثیر منفی بر بچه‌های این خانواده‌ها نمی‌گذارند اما هرچه تضاد و تعارضات بین مرد و زن در خانواده بیشتر باشد، احتمال اینکه بچه‌ها بخواهند نقش فرد بزرگسال را بر عهده بگیرند بیشتر بوده و تاثیر منفی که بر آنها در طولانی مدت گذاشته می‌شود، بالاتر می‌رود.

الگوبرداری
بااینکه طلاق ممکن است تاثیر بسیار مخربی بر بچه‌ها بگذارد، ماندن در یک ازدواج بدون عشق هم روی بچه‌ها بی‌تاثیر نیست. اینکه به هر قیمتی ازدواج را پابرجا نگه دارید، بیشتر از اینکه به نفع بچه‌ها باشد، به ضرر آنها خواهد بود. بچه‌ها از والدین خود یاد می‌گیرند و رفتارهای آنها را الگوی خود قرار می‌دهند. درک آنها از رابطه بین زن و مرد و روش حل مشکلات هم در خانواده شکل می‌گیرد. بچه‌ها معمولاً در زندگی خودشان رفتار بین والدین خود را تکرار می‌کنند.

تاثیر روی کودکان
طبق گزارشی که در سال ۲۰۰۱ در مجله پزشکی خانواده در امریکا به چاپ رسید، محققان با مشاهده مشکلاتی در بچه‌های طلاق، موضوع را تا قبل از طلاق والدین آنها دنبال کردند. این مشکلات به صورت افت تحصیلی و مشکلات رفتاری در مدرسه نشان داده شده بودند. این بچه‌ها میزانی از دشمنی و خشمی که بین والدین خود دیده بودند را هم جذب کرده بودند. والدینی که سعی می‌کنند ازدواج خود را پابرجا نگه دارند هم به صورت غیرمعقول و دمدمی‌مزاجانه‌ای کودکانشان را تربیت می‌کنند که این پیام‌هایی متفاوت به بچه‌ها می‌فرستد که برای رشد آنها مضر است.

مضرترین ازدواج‌ها
طبق همین گزارش، پرضررترین ازدواج‌های بی‌عشق با میزان اختلاف والدین ارتباط مستقیم دارد. ازدواج‌هایی که بدترین تاثیر را روی بچه‌ها دارد ازدواج‌هایی هستند که کودک احساس می‌کند بین والدین خود گیر افتاده است و یا زمانی که والدین با خشونت و حتی تنبیه فیزیکی با بچه‌ها برخورد می‌کنند. وقتی والدین درگیر اختلافات بین خود هستند، قادر به دادن انرژی احساسی که بچه‌ها به آن نیاز دارند نبوده و نقش اصلی خود بعنوان پدر یا مادر را فراموش می‌کنند. وارد کردن بچه‌ها به این اختلافات زناشویی هم باعث می‌شود کودک نقش خود بعنوان کسی که باید مورد مراقبت و توجه قرار بگیرد را فراموش کرده و خود را تحت فشار سنگین احساسی و روانی حس کند.

راه‌حل
متخصصین بر این عقیده‌اند که والدینی که شاد نیستند بچه‌هایی بزرگ می‌کنند که آنها هم نمی‌توانند احساس شادی کنند. بااینکه متخصصین تصور می‌کنند خیلی مهم است که اختلافات زناشویی مورد بررسی قرار گیرند اما گاهی اوقات طلاق برای سلامت همه اعضای خانواده بسیار بهتر خواهد بود. اما بااینحال اگر یک ازدواج بدون عشق باز هم بتواند محیطی حمایت‌کننده و سالم برای بچه‌ها فراهم کند، باز هم می‌تواند بچه‌هایی موفق و سالم وارد جامعه کند. بهترین حالت برای بچه‌ها این است که اختلافات زناشویی در کمترین میزان ممکن باشد. از اینها گذشته، به هیچ عنوان تصور نکنید که می‌توانید مشکلات ازدواج بدون عشق خودتان را از چشم فزرندان خود پنهان کنید. وقتی بچه‌ها به صورت مرتب در معرض برخی رفتارها قرار گیرند، خیلی راحت متوجه اختلافات و ارتباط بین شما خواهند شد.
بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق
مجموعه: روانشناسی کودکان


بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق

ازدواج‌های بی‌عشق می‌تواند بر رشد کودکانی که به واسطه آن متولد می‌شوند تاثیر بگذارد

 

ازدواج‌های بی‌عشق می‌تواند بر رشد کودکانی که به واسطه آن متولد می‌شوند تاثیر بگذارد. بااینکه همه ازدواج‌هایی که کمبود عشق دارند تاثیر منفی بر بچه‌های این خانواده‌ها نمی‌گذارند اما هرچه تضاد و تعارضات بین مرد و زن در خانواده بیشتر باشد، احتمال اینکه بچه‌ها بخواهند نقش فرد بزرگسال را بر عهده بگیرند بیشتر بوده و تاثیر منفی که بر آنها در طولانی مدت گذاشته می‌شود، بالاتر می‌رود.

الگوبرداری
بااینکه طلاق ممکن است تاثیر بسیار مخربی بر بچه‌ها بگذارد، ماندن در یک ازدواج بدون عشق هم روی بچه‌ها بی‌تاثیر نیست. اینکه به هر قیمتی ازدواج را پابرجا نگه دارید، بیشتر از اینکه به نفع بچه‌ها باشد، به ضرر آنها خواهد بود. بچه‌ها از والدین خود یاد می‌گیرند و رفتارهای آنها را الگوی خود قرار می‌دهند. درک آنها از رابطه بین زن و مرد و روش حل مشکلات هم در خانواده شکل می‌گیرد. بچه‌ها معمولاً در زندگی خودشان رفتار بین والدین خود را تکرار می‌کنند.

تاثیر روی کودکان
طبق گزارشی که در سال ۲۰۰۱ در مجله پزشکی خانواده در امریکا به چاپ رسید، محققان با مشاهده مشکلاتی در بچه‌های طلاق، موضوع را تا قبل از طلاق والدین آنها دنبال کردند. این مشکلات به صورت افت تحصیلی و مشکلات رفتاری در مدرسه نشان داده شده بودند. این بچه‌ها میزانی از دشمنی و خشمی که بین والدین خود دیده بودند را هم جذب کرده بودند. والدینی که سعی می‌کنند ازدواج خود را پابرجا نگه دارند هم به صورت غیرمعقول و دمدمی‌مزاجانه‌ای کودکانشان را تربیت می‌کنند که این پیام‌هایی متفاوت به بچه‌ها می‌فرستد که برای رشد آنها مضر است.

مضرترین ازدواج‌ها
طبق همین گزارش، پرضررترین ازدواج‌های بی‌عشق با میزان اختلاف والدین ارتباط مستقیم دارد. ازدواج‌هایی که بدترین تاثیر را روی بچه‌ها دارد ازدواج‌هایی هستند که کودک احساس می‌کند بین والدین خود گیر افتاده است و یا زمانی که والدین با خشونت و حتی تنبیه فیزیکی با بچه‌ها برخورد می‌کنند. وقتی والدین درگیر اختلافات بین خود هستند، قادر به دادن انرژی احساسی که بچه‌ها به آن نیاز دارند نبوده و نقش اصلی خود بعنوان پدر یا مادر را فراموش می‌کنند. وارد کردن بچه‌ها به این اختلافات زناشویی هم باعث می‌شود کودک نقش خود بعنوان کسی که باید مورد مراقبت و توجه قرار بگیرد را فراموش کرده و خود را تحت فشار سنگین احساسی و روانی حس کند.

راه‌حل
متخصصین بر این عقیده‌اند که والدینی که شاد نیستند بچه‌هایی بزرگ می‌کنند که آنها هم نمی‌توانند احساس شادی کنند. بااینکه متخصصین تصور می‌کنند خیلی مهم است که اختلافات زناشویی مورد بررسی قرار گیرند اما گاهی اوقات طلاق برای سلامت همه اعضای خانواده بسیار بهتر خواهد بود. اما بااینحال اگر یک ازدواج بدون عشق باز هم بتواند محیطی حمایت‌کننده و سالم برای بچه‌ها فراهم کند، باز هم می‌تواند بچه‌هایی موفق و سالم وارد جامعه کند. بهترین حالت برای بچه‌ها این است که اختلافات زناشویی در کمترین میزان ممکن باشد. از اینها گذشته، به هیچ عنوان تصور نکنید که می‌توانید مشکلات ازدواج بدون عشق خودتان را از چشم فزرندان خود پنهان کنید. وقتی بچه‌ها به صورت مرتب در معرض برخی رفتارها قرار گیرند، خیلی راحت متوجه اختلافات و ارتباط بین شما خواهند شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 06:27:00 ق.ظ ]

وقتی یک فرشته کار بد می کند! ...

قدرت طلبی کودکان,پیشرفت های جزئی کودک

ادامه مطلب :


قدرت طلبی کودکان,پیشرفت های جزئی کودک

کودکان برای رفتارهای نادرست خود هدف دارند

 

به عنوان پدر یا مادر، ممکن است بارها با رفتارهایی از کودکتان مواجه شده باشید که از نظر شما رفتارهای غلط و نادرستی بوده اند. در اینگونه موارد، والدین معمولاً سعی می کنند با تنبیه، سرزنش، محروم کردن و… نارضایتی خود را به کودکشان ابراز کنند ولی آیا تا به حال به این فکر کرده اید که «چرا» این رفتار از کودکتان سر زده و «هدف او» چیست؟

آخه چرا این کارها را میکنی؟
واقعیت این است که وقتی کودکان احساس می کنند با رفتار مفید نمی توانند به تعلق خاطر برسند، دلسرد می شوند و دلسردی خود را با رفتارهای نادرست بروز می دهند. در واقع، کودکان برای رسیدن به چهار هدف عمده، مرتکب رفتارهای نادرست می شوند:

یک- جلب توجه
اگرچه کودکان به توجه نیاز دارند ولی سوال این است که چقدر؟ و از چه نوع؟
گاهی اوقات، کودک برای جلب توجه است که کار خوبی را انجام می دهد. در اینگونه موارد اگر کودک به توجه مورد نظر خود نرسد، دیگر آن کار خوب را انجام نمی دهد! یعنی اگر کودک فوراً به توجهی که مورد نظرش است نرسد، به رفتار نادرست متوسل می شود.

راه حل: وظیفه پدر و مادر این است که به کودک خود یاد بدهند اگرچه همه به قدری از توجه نیاز دارند ولی رفتار نادرست، راه رسیدن به توجه نیست! به همین دلیل بهتر است والدین زمانی به رفتار مثبت کودک توجه کنند که او انتظار توجه را ندارد! مثلاً وقتی او به شدت مشغول حل کردن مسائل ریاض خود است به او بگویید: «عزیزم میبینم که حسابی روی دَرست تمرکز کردی و از آن لذت می بری! آفرین!»

دو- قدرت
بچه ها نیاز دارند احساس قدرت کنند. هرکس دوست دارد حداقل روی برخی از جنبه های زندگی خود کنترل داشته باشد. برخلاف تصور عموم، پدر و مادرها با «ممانعت» از اینکه بچه ها بیش از حد روی آنها اعمال قدرت کنند، می توانند کودکان مقتدری پرورش دهند. ما با دعوا یا تسلیم شدن، در واقع قدرت طلبی کودکان را تقویت می کنیم اما اگر با بچه ها دعوا نکنیم و در برابر آن ها تسلیم نشده و درگیر جنگ قدرت نشویم بچه ها می فهمند این راه به قدرت رسیدن نیست!

راه حل: بهتر است به بچه ها حق انتخاب بدهید و بگذارید پیامد انتخاب های خود را تحمل کنند. به این ترتیب، فرزند شما احساس قدرت خواهد کرد و شما نیز کنترل اوضاع را در دست خواهید داشت. مثلاً اگر فرزندتان عادت دارد لباسهای کثیفش را کف اتاق بیندازد و شما مدام مجبورید آنها را جمع کرده و در سبد لباسهای کثیف بیندازید، همین امروز به او بگویید: «سهیل! من فقط لباس های داخل سبد را می شویم!» و واقعاً هم لباسهای کثیفی که او داخل سبد نینداخته است را – حتی اگر احتیاج فوری به آنها دارد- نشویید!

شما با این کار، قدرت بیشتری به او و خودتان داده اید تا اینکه یکسره به او غُر بزنید که باید لباسهایش را داخل سبد بیندازد و با دعوا و جنجال، خودتان آنها را از زمین جمع کنید! در نهایت، اگر او نریختن لباسها در سبد را «انتخاب» کرد مجبور است لباسهای چرک بپوشد. راه دیگر برای قدرت بخشی به فرزندتان، کمک گرفتن از او در کارهای مورد علاقه اش است. مثلاً می توانید بگویید: «زینب! من در …… مشکل دارم، می خواهی به من کمک کنی؟» به این ترتیب، او می فهمد نقش مهمی در خانواده دارد و این موضوع، به او احساس قدرت می دهد.

سه- انتقام
کودک وقتی درصدد انتقام گرفتن بر می آید که عمداً یا سهواً او را رنجانده باشید.


راه حل: با تلافی نکردنِ عمل کودک رنجیده، و ساختن رابطه ای مثبت، به کودک رنجیده دلگرمی بدهید. همچنین با رعایت عدالت و بدون پذیرفتن اتهام «تو بی انصاف هستی»، احساس حاکم بودنِ عدالت و انصاف را در کودک ایجاد کنید. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «در میان فرزندان خود عدالت را رعایت کنید همانگونه که دوست دارید آنها در نیکی و لطف به شما به عدالت رفتار کنند ».

چهار- عاجز جلوه دادن خود
کودک وقتی تظاهر به عجز می کند که به توانمندی خود ایمان نداشته باشد. او در انجام تکالیف درسی، در روابطش با همسالان، در ورزش و امور خانوادگی و خلاصه در هر کار مهمی ممکن است این هدف را دنبال کند.

راه حل: پدر و مادر با تجدید نظر در معیارهای خود (اگر خیلی متوقع هستند)، با تحسین تلاشها یا پیشرفت های جزئی کودک و با اشاره کردن به قابلیت های کودک می توانند به کودکانی که خود را عاجز جلوه می دهند دلگرمی بدهند. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «فرزندان خود را گرامی بدارید… که موجب مغفرت شماست .»

اصلاح رفتار نادرست کودک

توجه طلبی، قدرت، انتقام و عاجز جلوه دادن خود، چهار هدف رفتار نادرست کودکان هستند

 

پی بردن به هدف فرزندتان:
توجه طلبی، قدرت، انتقام و عاجز جلوه دادن خود، چهار هدف رفتار نادرست هستند ولی از کجا بفهمید هدف فرزندتان چیست؟ برای آنکه بفهمید فرزندتان کدام هدف را دنبال می کند، «احساس خودتان» و بعد هم «واکنش فرزندتان به رفتار شما» را مشخص کنید! برای این منظور از خودتان، این سوالها را بپرسید:
1- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟
2- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟
3- چه واکنشی نشان دادم؟
4- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟
بر اساس پاسخ های خود به سوالات 2، 3 و 4، هدف فرزندتان را شناسایی کنید. سپس از خودتان بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» و بر اساس راه حلهایی که در این مقاله گفته شد، تصمیم بهتری برای اصلاح رفتار نادرست کودکتان بگیرید!

مثال: فرض کنید کودکتان از انجام کاردستی مدرسه اش سرباز می زند و می گوید: «سخته! من نمیتونم!». براساس سوالات بالا پاسخ می دهیم:
1- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟ برای انجام تکالیف مدرسه احساس ناتوانی می کند.
2- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟ احساس می کنم که نمی تواند این کار را انجام دهد چون هنوز خیلی بچه است!
3- چه واکنشی نشان دادم؟ کاردستی اش را برایش درست کردم.
4- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟از اینکه کارش انجام شده بود خوشحال بود ولی احساس ناتوانی و تسلیم شدن را دارد.
بر اساس پاسخهای ارائه شده به سوالات 2، 3 و 4 مشخص می شود که هدف این کودک، «عاجز جلوه دادن خود» است و به دلیل اینکه والدین نیز این تفکر را دارند که او «نمی تواند»، نتیجه این می شود که: کودک پیشرفتی نمی کند، والدین احساس می کنند که بار تکالیف فرزندشان بیشتر بر دوش آنهاست و لذا از مدرسه و معلم عصبانی می شوند، کودک با تصورِ بی مصرف بودن و ناتوان بودن خود، بزرگ می شود.

راه حل: از خود بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» بر اساس راه حلهایی که در بالا گفتیم، پاسخ این سوال به این صورت است؛ بابت کوچکترین تلاش ها و پیشرفت ها به کودکتان دلگرمی بدهید و او را تشویق کنید، زمینه هایی که کودکتان در آنها احساس توانمندی و موفقیت می کند را پیدا کنید، او را تشویق کنید که انجامشان بدهد و بابت هر پیشرفت –ولو بسیار جزئی- او را تحسین کنید و آهسته آهسته مشوق او برای انجام کارهای سخت تر و موفقیتهای بزرگتر باشید!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 06:24:00 ق.ظ ]


1 3 4
 
 

 
 
مداحی های محرم